روز ٣٧

ص: ٢ ل شیر، ١٠ بادام، ١٠ فندق، ١ خرما، ١٠ تخم کدو، ٢ کف دست نان جو نازک

ن: ١ ک آش رشته، ١ کف دست نان جو، ١ ق ماست چکیده

ع: ٣ ل آب، ٦ ق سرکه، ١ ق عسل، ١ انار، ١ پرتقال، ٢ خرما، ١ کف نان جو

ش: ، ٢ ق سبوس، ٢ لیوان آب ولرم با سرکه و لیمو ترش، ١ قاشق برنج، یک کف دست کباب ماهیتابه ای، ٢ قاشق سماق، ١ کاسه سالاد شیرازی، ١ پیاز، ١ گوجه پخته، ١ ق روغن زیتون، دمنوش سنبل الطیب، ١ ق عسل

با وجود اینکه تمام طول شب کمرم را بسته بودم و گرم نگه داشته بودم امروز هم از شدت درد به سختی توانستم از جا بلند شود. وقتش شده بود که به یک دکتر فیزیوتراپ مراجعه کنم. کمی در اینترنت گشتم و شماره چند پزشک را پیدا کردم ولی متاسفانه هیچ کدام زودتر از فردا شب وقت خالی نداشتند!

روز ٣٥

ص: ٢ ل شیر

ع: ١ شیرینی دانمارکی، ١ ل چای

ش: ١ بشقاب آش رشته، ٢ ل دوغ کفیر، ١ ل آب انار

امروز هم با هر خم کردن کمرم درد بسیاری را تحمل کردم. اما با بلند کردن یک جسم سنگین ناگهان گرفتگی عضلاتم تشدید شد و درد هم چند برابر شد. برای گرم نگه داشتن ناحیه منشا درد از داروخانه چسب گرمازا خریدم که هیچ گرمایی تولید نمی کرد و متوجه شدم از تاریخ انقضای چسب ها شش ماه گذشته است! برای همین مجبور شدم دوباره روانه داروخانه ها شوم البته اینبار فقط داروخانه های شبانه روزی باز بودند.

فردا باید حتما به یک فیزیوتوراپ مراجعه کنم چون نشستن و برخواستن تقریبا برایم غیر ممکن شده است. فعلا به کمرم روغن زیتون مالیده ام و چسب حرارتی هم زده ام و روی آن را با یک شکم بند کشی، محکم بسته ام تا درد کنترل شود.