از این که روند بسیار خوب کاهش وزنم را با زیاده روی در خوردن فالوده شیرازی در دو روز پیاپی خراب کرده ام بسیار ماراحت و سرخورده هستم. چرا دوباره مغرور شدم؟!
از بچگی عاشق فالوده بودم و هر وقت جلوی بستنی فروشی می رفتیم و پدرم از سرنشینان خودرو سفارش می گرفت، من مکرر می گفتم:"من فالوده، من فالوده". تا همین چند سال پیش هم معمولا در یخچال خانه فالوده کیلویی همیشه بود. اما حدودا ٢ سالی بود که فالوده نخورده بودم. برای همین عنان از کف دادم و دو روز پشت سر هم ٢ کاسه فالوده نوش جان کردم و کمی هم بستنی سنتی!
درس های این اتفاق:
- ۲ نظر
- چهارشنبه، ۰۱ مرداد ۹۳