روز ٨٦ + ماکارونی بدون شرمندگی
ص: ١ ق عسل، ١ ل آب پرتقال، ٤ خرما
ن: ١ بشقاب ماکارونی، ١ کدوی پخته
ع: ١ بشقاب ذرت بوداده، ١ پرتقال
ش: ١ کاسه برانی اسفناج، ١ کاسه نرگسی اسفناج، ١٠ بادام، ١٠ فندق، ٤ انجیر، ٢ گردو، ٢ ق روغن زیتون، ١ ل دوغ سنتی، ٢ ق سبوس، ١ ق عسل
به طور کلی من از نظر روحی از رژیم جدیدی که گرفته ام راضی هستم و تحت فشار و میل شدید به غذا نیستم. وقتی غذایی را نمی خورم واقعا با طیب خاطر و رضایت از آن غذا صرف نظر می کنم و ابدا حسرت نمی خورم چون میل و اشتهایم را با رعایت اصولی که رعایت می کنم تحت کنترل در آورده ام. برای همین ادامه این رژیم لاغری بدون استرس، تبدیل به فرایندی خوشایند و لذت بخش شده است و برخلاف رژیم های لاغری متداول پرخاشگر و زودرنج و عصبی نشده ام. اما همانطور که قبلا گفته ام ماکارونی یک استثناست.
امروز در محل کار ناهار ماکارونی بود و آشپز برای من چند کدوی پخته درست کرده بود. ابتدا نمی خواستم بخورم و چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم ولی در آخر تسلیم شدم و تصمیم گرفتم بدنم را خوشحال کنم. من از بچگی عاشق ماکارونی بودم و هنوز بر سر این عشق دیرین هستم. اصلا تصمیم گرفته ام از این به بعد هفته ای یک بار بدنم را تشویق کنم و یک پرس مفصل ماکارونی مهمانش کنم. این بدن بیچاره این همه حرف شنوی کرده و همراهی کرده با صاحبش، اگر هفته ای یک بار حسابی خوشحال شود راه دوری نمی رود و ثواب هم دارد!
امروز یک بشقاب پر ماکارونی خوردم، اما اینبار بدون احساس شرمندگی!
- شنبه، ۳۰ فروردين ۹۳
به نظرم بدن از دریافت ماکارونی عزا می گیرد نه خوشحال! لذا بعد از یک هفته تشویق یکدفعه تنبیهش کردید
احتمالا منظور شما نفس شماست که حسابی تشویقش کردید :)
التماس دعا