روز ٣٢ + ورزش
ص: ١ ل آب ولرم، ١ ل شیر، ٣ خرما، ٣ بادام، ٣ فندق، ١ ق عسل، ١ کف نان جو نازک، ١ ق کنجد، نصف ق کره
ن: ٣ قاشق برنج، ٦ قاشق خورشت قیمه که بیشتر به خوراک لپه شبیه بود، ٢ ل چای سبز
ع: ١ ل آب کرفس و گریپ فروت، ١ لیوان آب انار
ش: ١ ک معجون ماست چکیده و سبوس برنج و شلتوک برنج و روغن زیتون و سماق و زیره سیاه، ١ لیوان دوغ کفیر
ورزش: دو نوبت پنج دقیقه ای دوچرخه ثابت با سرعت سی کیلومتر و کالری مصرفی ١٠٠
می خواستم یک ربع ورزش کنم اما بعد از پنج دقیقه کاملا بریدم و یک ربعی استراحت کردم و بعد دوباره پنج دقیقه دیگر پا زدم.
فایده اولین جلسه ورزشم این بود که حداقل فهمیدم من برای ورزشهای قهرمانی ساخته نشده ام و باید قید مدال های خوشرنگ ورزشی طلا و نقره و حتی برنز را بزنم!
البته به یاد دارم که در ایام دبیرستان دبیر ورزشمان اعلام کرد که برای امتحان ورزش باید فلان مقدار دراز و نشست و فلان مقدار شنا برویم. من وقتی تمرین کردم فهمیدم که حتی یک پنجم آن را هم نمی توانم انجام دهم. اما در فاصله یک هفته ای که تا امتحان داشتیم با تمرین مداوم به راحتی به سقف تعیین شده رسیدم. لذا اگرچه از شرایط جسمانی آن روزها فاصله گرفته ام ولی شاید هنوز برای خداحافظی با میادین ورزشی زود باشد!
- دوشنبه، ۰۵ اسفند ۹۲
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.